اگر بزارن روز خوبی
امروز حالم یه خورده بهتر دیروز نیامده بودم سرکار چون اصلا حالم خوب نبود و دیروز همش خوابیدم کلی استراحت کردم .
دیشب همسرم کلی نازم رو می کشید هی جیک جیک و پیک پیک میکرد ولی من بازم اخمام تو هم بود نمی دونم چی طوری میتونم این اخلاق گند رو از خودم دور کنم نمی دونم چرا تمی نونم احساستم رو به اون ابراز کنم هر کاری میکنم مثل اون باشم نمیشه
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۶/۰۴/۲۵ ساعت 12:47 توسط فائزه
|
من و همسری بهمن ماه سال 82 عقد کردیم و بعد از یک سال و نیم نامزد بودن شهریور 84 رفتیم زیر یه سقف و زندگیمون رو شروع کردیم . من متولد 61 و همسری 58 هست . اینجا رو برای این درست کردم تا بتونم خاطرات خوب زندگیمون و همه تلاشهایی که من و همسری برای یه زندگی خوب کشیدیم رو اینجا بنویسم تا هر وقت به اینجا نگاه میکنم بدون که توی زندگیم چه لحظه هایی وجود داشته و قدرش رو بیشتر بدونم . در ضمن اینجا هم از آشپزی هام براتون میزارم .