امتحان پایان ترم
سلام به روی ماه همتون
خوب بالاخره این امتحان کذایی رو دادم دیگه توکلم به خداست قبول میشم یا نه چون رایتینگم رو بدم دادم دیگه نمیدونم چی میشه تصمیم گرفتم اگر این ترم قبول نشدم یه ترم به خودم مرخصی بدم و بد شروع کنم چون خیلی خسته شدم اگر قبول شم که میرم چون اگر نرم عقب میمونم خوب دیگه برام دعا کنید که این ترم حتما قبول شم .
آخر هفته که مثل همیشه پنج شنبه رفتم خونه مامانم سر راهم خواهرم رو از دانشگاهش برداشتم و بعدش رفتم دنبال اون یکی خواهرم که آرایشگره اونم برداشتم و رفتیم خونه مامان من که روزه نبودم نشستم ناهار خوردم و بعدش سریالها رو دیدم بعدشم گرفتم خوابیدم تا ۵ بعدازظهر دیگه مامانم صدام کردم بیا حلوا درست کنیم من تاحالا درست نکرده بودم دیگه رفتم واستادم یاد گرفتن و خیلی خوب شده بود ولی دستم خسته شد از بس هم زدم خداییش خیلی این همزدنش سخته بعدشم که دیگه سفره افطار رو آماده کردیم و نشستیم افطار کردن و بعدشم سریالهای ماهم دیگه سریالها که تموم شد اومدیم خونه آخه میخواستم فردا بشینم درس خوندن .
فردا صبح ساعت ۹ بلند شدم و اول از همه صبحانه ام رو خوردم بعدش نشستم درس خوندن انقدر خواب گرفته بود همسری هم که تا ۱۲ ظهر خواب بود هی یک ساعت درس میخوندم بعد نیم ساعت میرفتم پیشش میخوابیدم دیدم نمیشه بدجوری کسل شدم رفتم یه دوش گرفتم و دوباره اومدم نشستم درس خوندن تا ۳ بعدشم ناهارم رو خوردم با همسری رفتیم خوابیدیم انقدر اذیتم کرد که نزاشت بخوابم دیگه از اتاق بیرونش کردم گفتم برو توی حال بخواب بزار منم بخوابم تا ساعت ۵ خوابیدم بعدشم بلندشدیم دیگه رفتیم بیرون یه چرخی زدیم و افطار رفتیم خونه مادر شوهر تا آخر شب .
دیروز هم که امتحان داشتم سرکار نشستم درس خوندن دیگه حالم داشت بهم میخورد از این کتابها عصر که رفتم کلاس کلی نشستیم با بچه ها از امتحان و سوالهای ترم قبل که گفته بودن چی میاد خوندیم ولی هیچی نیومد حتی رایتینگش هم فرق داشت برای همین امتحان رایتینگ رو بد دادیم خداییش خیلی سخت بود .
امروز هم منتظرم تا دوستم عصر بره جواب ها رو ببینه و به من خبر بده .
برام دعا کنید ...........
پ ن : با عرض شرمندگی باید بگم که قبول ننننننننشدم..............ولی خوب حداقل پایه ام قوی میشه